دنیای موازی من

دنیای موازی من

ببعی فرفری

میخوایم برا بابام گوسفند قربونی کنیم، اقاهه اومده تو پارکینگ که جلو بابام سر ببره با اینکه پیشنهاد خودم بود اما به طرز عجیب غریبی حالم بد شده و نمیتونم ببینم

از وقتی خودم پرنده دارم، حیوونا برام درحد انسانها چه بسا بیشتر مهم شدن و کوچکترین اسیبی بهشون بشدت ناراحتم میکنه

- نشستم تو خونه تا تموم شه بره، سعی میکنم بهش فکر نکنم اما یه لحظه رفتم پایین سینی ببرم دیدم طفلکی خوابیده دستو پاشم بستس🥺

یه گوسفند سیاه شاخدار مو فرفری☹️☹️☹️

خیلی غم انگیزه بدونی الان میخوان بکشنت☹️☹️☹️☹️☹️☹️

- همش تقصیر تراپیاس که خواستن منو احساسی کنن که الان با گوسفند و گربه مرده تو خیابونو ... هم همذات پنداری میکنم وگرنه من از بچگی میرفتم جلو سربریدن گوسفند ببینم😐😐😐

  • غزال !!

نظرات  (۱)

خدا رو شکر از بیمارستان مرخص شدن، چشمتون روشن...😍❤️

 

پاسخ:
قربونت❤️
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی