اجاره خونه
- يكشنبه, ۹ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۵۲ ب.ظ
صابخونم بالاخره زنگ زد خودش
(من باید زنگ میزدم برای تمدید و توافق قیمت اما میترسیدم !! اره میترسیدم نمیدونم چرا
شاید چون نمی خواستم قیمت تغییر کنه دوست داشتم همون مبلغ پارسالو میدادم بحثم اصلا سیاسی نیست فقط دلم میخواست تا ابد همین قیمت بود دلم میخواست وقتی به چیزی عادت کردم تغییر نکنه
دلم میخاست صابخونم میگفت هرچی بگی قبوله تو قیمت پارسال راحتی؟ باشه همون قیمت پارسال بمونه
دوس نداشتم رو حرفم حرف بزنه
دوس داشتم راحت میگفتم میشه زیاد نکنید؟ اونم میگفت بله و با خوشو بش مکالمه تموم میشد و من حس پیروزیو ارامش میکردم ...)
با احترام سلام احوالپرسی کرد گفت پرسیدین اجاره ها چقد شده امسال؟
گفتم بله الان باید * عدد اضافه بدم گفت اکی
گفتم میشه تخفیف بدین
گفت چقد؟
گفتم یک میلیون کمتر (روم نشد بگم 1500 کمتر) گفت باشه
گفتم ممنون
گفت اگه ازدواج کنی اینجارو بهت مجانی میدم الکی گفتم دست من نیست پیش نیومده ...
یکم حرفای پدرانه زد و خداحافظی کردیم
همه چیز خوبو نرمال پیش رفت اما من هنوز غمگینم چرا قیمت زیاد شد ...
- ۰۳/۱۰/۰۹
امیدوارم یک روزی یک خونه ی خوب بخرید...
روزی دست خداست... از اونجایی که فکرشو نمیکنی میرسونه... فقط کافیه بخواد...